شخص دیندار، ... حسادت را رها کرده است .در نتیجه، دوستی پدیدار شده است . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :104
بازدید دیروز :81
کل بازدید :83114
تعداد کل یاداشته ها : 109
03/12/25
8:35 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سعید[0]
خوشحال می شوم سوالات علمی خود را بپرسید.

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
خرداد 94[104]

تصویر



امپدوکلس (Empedocles):


گروه بعدی فلاسفه به کثرت گرایان(pluralists) معروف اند، دقیقا به این دلیل که نمی توانستند سکون یکپارچه ی هستی پارمنیدس را بپذیرند. بنابراین، آ ها ناگزیر به این باور رسیدند که واقعیت غایی، نه فقط یک چیز، بلکه تکثری از چیزها است.
نخستین فرد این گروه امپدوکلس ( ؟ - تا حدود 440 ق.م)، شهروندی از کلنی یونانی آکراگاس(Aeragas) واقع در جزیره ی سیسیل بود. او عقیده داشت که هر چیزی متشکل از ساده ترین اجزاء چهار عنصر است: (( آتش، هوا، خاک، و آب )). او این عناصر را (( چهار ریشه )) نامید.

اما در مقابل نقد حرکت توسط زنون، امپدوکلس برای توضیح تغییر و حرکت، طرح دو نیرو را لازم می دانست.
این نیروها (( عشق و کشمکش )) بودند. عشق نیروی وحدت است که چیزهای بی ارتباط را گرد هم می آورد تا فرآیند های تازه ای تولید کند، و کشمکش نیروی ویرانگری است که وحدت های قدیم را به اجزاء آن تقسیم می کند.
(( روایت عجیبی از نظریه امپدوکلس بعدها توسط روانکاو معروف قرن بیستم، زیگموند فروید، پذیرفته شد. او این دو نیرو را اروس و تاناتوس(غریزه ی طندگی و غریزه ی مرگ) نامید. فروید با امپدوکلس موافق بود که این نیروها مبنای همه ی مواد عالم را تشکیل می دهند.))
نخستین نظریه تکامل از دل نظام امپدوکلس تکوین یافت.
عشق انواع معینی از هیولاها را گرد هم جمع می کند:
((سرهای متعددی بدون گردن رشد کردند، و دست ها جدا شده از شانه، برهنه و سرگردان بودند، و چشم ها بدون پیشانی به اطراف می نگریستند. بسیاری از موجودات با دو چهره و دو پستان به دنیا آمدند، عده ای زادگان گاو با چهره ی انسانی، و عده ای هم فرزندان انسان با کله های گاو ))
و آن هایی که توانستند بمانند باقی ماندند. ( ارسطو بعدها این دیدگاه را به دلیل بیش از حد تصادفی بودن آن مورد انتقاد قرار داد )