هر که را نهال خوى و خلق به بار بود ، شاخ و بر او بسیار بود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :60
بازدید دیروز :81
کل بازدید :83070
تعداد کل یاداشته ها : 109
03/12/25
3:40 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سعید[0]
خوشحال می شوم سوالات علمی خود را بپرسید.

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
خرداد 94[104]

تصویر


اپیکوریانیسم (Epicurus):

فلسفه ی اپیکور (270 - 341 ق.م) به اپیکوریانیسم معروف است. اگر امروز این فلسفه به شکم بارگی، فسق و فجور و ارجی های عیاشانه اشارت دارد، تقصیر اپیکور نیست، بلکه تقصیر بعض مفسران رمی او است.
خود اپیکور زندگی جدی و ساده ای داشت:
خوراکش نان، پنیر و زیتون بود، اندکی شراب می نوشید، در ننوی خود می خوابید و ضمن قدم زدن در باغ از گفتگو با دوستانش لذت می برد.

او در پی جدالی طولانی با یک بیماری دردناک، با وقار و شهامت جان سپرد.
اپیکوریانیسم در نظریه ی اتمی دمکریتوس ریشه داشت.
اما در واقع اپیکور نیز مانند همهی فیلسوفان پس از اسکندر، چندان علاقه ای به علم نداشت، بلکه در پی دست یافتن به زندگی خوب بود.
از زمان ارسطو به بعد معنای زندگی خوب عقب نشینی کرد. دفاع از فعال بودن، اثر گذار بودن، مسئول بودن و سیاسی بودن، به عنوان روشی برای شکوفایی خود، دیگر معنایی نداشت.

اپیکور نیز مانند ارسطو عقیده داشت که هدف زندگی رسیدن به خوشبختی است، اما خوشبختی را صرفا معادل با لذت می گرفت.
هیچ عملی بدون در نظر داشتن لذت ناشی از آن نباید انجام می گرفت، و هیچ عملی به خاطر پرهیز از درد مردود شمرده نمی شد.
این باور، اپیک.ر را به تحلیل انواع مختلف لذت سوق داد. به عقیده ی او دو نوع میل وجود دارد که بر اثر ارضاء آن ها دو نوت لذت بدست می آید:

1- میل طبیعی:
الف) ضروری ( ماند میل به غذا و خواب )
ب) غیر ضروری ( مانند میل به سکس )

2- میل خودپسندانه ( مانند میل به پوشیدن لباس زیبا یا خوردن غذاهای عجیب و غریب)

امیال ضروری باید ارضاء شوند و معمولا به آسانی ارضاء می شوند. این امیال به مقدار زیادی لذت منتهی می شوند و پیامدهای دردناک آن بسیار اندک است.
امیال خودپسندانه لازم نیست ارضاء شوند و ارضاء آن ها هم آسان نیست. این امیال پیامدهای دردناکی دارند.
میل به سکس امری طبیعی است، اما معمولا می توان بر آن غلبه کرد، هنگامی که می توان بر آن غلبه کرد باید بر آن غلبه کرد چون ارضاء میل جنسی لذت فشرده ای در پی دارد، و همه ی وضعیت های عاطفی فشرده خطرناکند.
یکی از امیال طبیعی و لازم که اپیکور به آن اوجه زیای می کرد [b]استراحت [/b]بود.
همه به مفهوم جسمانی و هم روانی.
توجه داشته باشید که:
تعریف اپیکور از لذت سلبی است.
یعنی لذت همان فقدان درد است.(همین تعریف سلبی است که باعث می شود اپیکور از درافتادن به دام نوعی لذت جویی ابلهانه نجات پیدا کند )

مشکل این تعریف آن است که
چنانچه تا نهایت منطقی خود دنبال شود، فقدان زندگی بهتر از هرگونه زندگی خواهد بود.(نتیجه ای که فروید نیز در کتاب فراسوی اصل لذت با آن می رسد، و ادعا می کند که پشت اصل لذت تاناتوس یا غریزه ی مرگ قرار درد)

شماری از دنباله روان رمی اپیک.ر، لذت را به معنایی کاملا متفاوت تفسیر و آن را تحریک مثبت تعریف کردن.
به دلیل وجود این افراطیون بود که امروزه اپیکوریانیسم غالبا با لذت جویی(hedonism) شهوانی تداعی می شود.