فلسفه ی قرون وسطا و رنسانس
از قرن پنجم تا قرن پانزدهم
از قرن پنجم تا قرن پانزدهم


هر سه دین مهم ( یهودیت، مسیحیت و اسلام ) در سرزمینی زاده شدند که مأوای فرهنگ های کهن صحراه های اطراف مدیترانه بود، یعنی مصر، اسرائیل، فلسطین، اردن و عربستان سعودی.
در آغاز دوره ای که آن را قرون وسطا می نامیم، اسلام هنوز بر صحنه نیامده بود، و مسیحیت فقط 400 سال عمر کرده بود. اما کتاب های اصلی تورات عبرانی که یهودیت بر آن استوار بود 1200 سال قدمت داشت.
خو یهودیت از دل ادیان چند خدایی ( polytheistic) پیشین سر برٹورد. این آیین هنگامی متمایز شد که اعلام کرد تنها یک خدای واحد، یعنی یهوه، وجود دارد که اقوام یهودیه ی باستان، یعنی یهودیان را برگزیده است تا با آنها پیمانی ویژه منعقد کند.
این پیمان به شالوده ی قانونی بدل شد که نه تنها محدودیت های اخلاقی ( ده فرمان) بلکه آیین های حاکم بر عادات روزمره، ازدواج و مناسک کفن و دفن، نیایش ها، قربانی ها و نذورات را نیز در بر می گرفت.
کتاب مقدس یهودیان یا تورات ( که بعدا مسیحیان آن را عهد عتیق نامیدند) آفرینش جهان را به وسیله ی خداوند توصیف می کند.
در تورات پیش بینی های زیادی وجود دارد که یکی از این پیشگویی ها مربوط به آمدن یک مسیح است ( مسح شده یا تعمید یافته) است که یهودیان را از چنگ ستم کاران نجات می دهد و پادشاهی خداوند را مستقر خداهد کرد.
مسیحیت دقیقا محصول این سنت پیشگویانه یهودی بود، هنگامی که در آغاز دسته ی کوچکی از یهودیان و بعدا شمار فزاینده ای از غیر یهودیان ادعا کردند فردی به نام عیسی ناصری را به عنوان کرایست ( Christ) (ترجمه ی یونانی واژه ی عبری مسیح) به رسمیت می شناسند. داستان عیسی در انجیل های ( آیه های بشارت) چهارگانه بازگو شده است؛ متی، مرقس، لوقا، یوحنا
این کتاب ها از بشارت دادن فرشتگان به مریم، مادر باکره ی عیسی، آبستنی او، ولادت عیسی در یک طویله، فرار خانواده او به مصر برای نجات از خشم شاه هرود حسود و معجزات و شفاهای عیسی سخن می گوید.
طی مدت 300 سال پس از مرگ عیسی مسیح ( به روایت انجیل) مسیحیت در سراسر امپراتوری رم گسترش یافت.
اما این فرآیند با فراز و نشیب ها و آشوب های فراوان همراه بود، زیرا گاهی اوقات مقامات رمی دست به سرکوب خونین آن می زدند، و گاهی هم در میان رهبران مسیحیت در مورد روایت درست احکام (dogmas) مسیحی مجادلات سختی در می گرفت.
400 سال از مرگ عیسی مسیح( به روایت انجیل) گذشت تا شریعت (canon) این دین توانست سر و شکل معینی پیدا کند.