نظر بنده در مورد مفهوم زمان:
این موضوع وجود داره که تمام کیهان با تمام جزییاتش در هیچ زمانی و هرگز ثابت نیست و بصورت دائم در حال تغییره.
حتی زمانی که حس می کنی و یا فکر می کنی یک موضوع بدون تغییر رو پیدا کردی باید به نرخ مستمر زوال اون توجه داشته باشی.
در نتیجه ثابت نبودن کیهان ما این موضوع رو درک می کنیم که هرگز لحظه حاضر به لحظه حاضر یکسان نیست و این لحظه با اون لحظه بدون شک فرق می کنه، و این موضوع همین طور ادامه داره تا بی نهایت.
زمان می تونه به معنای همین نرخ تغییر باشه... به این معنی که اگه تو بتونی کاری بکنی که صحنه ی مورد مشاهده تو کاملا راکد و بدون تغییر بشه در این صورت تو تونستی زمان رو ثابت بکنی (همون اتفاقی که وقتی با سرعت نور حرکت می کنیم اتفاق می افته. زیرا در این سرعت فرد می تونه مکان بیشتری رو در نرخ تغییرات کمتر طی کنه و این مشاهده به نظر بیاد که با هرچه بیشتر شدن سرعت زمان به سمت کندتر شدن و توقف کامل یرسه و همه چیز راکد بشه.).
اما موضوع دیگری که وجود داره چگونگی ثبت زمان و مشاهده ی زمان توسط انسانه:
له نظر من انسان زمان رو با مشاهده توالی رویدادها و اتفاقات و قرار دادن پشت سرهم اونها در ذهنش درک می کنه.
خب مشاهده چطور صورت می گیره؟ جواب این سوال ساده است باید نوری از یک منبع نور به رویداد مورد نظر برسه و از اون رویداد بازتاب کنه و پرتو نور بازتابی به چشم ما برسه تا فرآیند مشاهده کامل بشه.(بتوانیم اتفاق را ببینیم)
حالا این رو حساب کنید که دو نفر در دو مکان متفاوت(یکی نزدیکتر به مکان واقعه و دیگری دورتر) نسبت به یک اتفاق قرار دارند.
خب وقتی فرآیند اتفاق صورت می گیره نور بازتابی اون اتفاق( مثلا ترکیدن بادکنک) اول به شخص(ناظر) نزدیکتر میرسه و بعد شخص(ناظر) دورتر. در نتیجه ناظر نزدیکتر زمان اون اتفاق رو متفاوت از ناظر دوم ثبت می کنه. و این بخاطر اثر اختلاف مسافت با مکان اتفاق است.
به عبارت دیگه زمان کاملا نسبی میشه نسبت به مکان هر شجص در فضا(همون نسبیت خاص) و کاملا وابسته به نور و سرعت آن.
خواهشمندم دوستان نظرات خودشونو بگن.