سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون تو را درودى گویند درودى گوى از آن به ، و چون به تو احسانى کنند ، افزونتر از آن پاداش ده ، و فضیلت او راست که نخست به کار برخاست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :12
بازدید دیروز :6
کل بازدید :83944
تعداد کل یاداشته ها : 109
04/2/25
7:52 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سعید[0]
خوشحال می شوم سوالات علمی خود را بپرسید.

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
خرداد 94[104]

تصویر


کلود لوی-استراوس (Claude Lévi-Strauss):

سوسور در پایان کار خود خواهان پی ریزی علم تازه ای برای نشانه ها شد و آن را نشانه شناسی نامید.
این علم می بایست بر پایه ی الگوی زبانشناسی بنا شود، هر چند زبانشناسی فقط بخشی از آن بشمار می آمد.
با اندکی مبالغه می توان گفت ساختارگرایی همان علمی است که سوسور خواهان آن بود، علمی که فرمول بندی ویژه ی آن توسط انسان شناس فرانسوی کلود لوی-استراوس انجام گرفت.
لوی تفسیر کارکرد گایانه ی پدیده های اجتماعی را مردود می شمارد، بسیاری از نهادهای اجتماعی به خودی خود هیچ فایده ای ندارند، اما در رابطه با نهادهای دیگر در همان جامعه معنا پیدا می کنند.

به علاوه، لوی به جای آن که منحصرا به سازمان جوامع خاص بپردازد، به جستجوی خصوصیات جهانشمول همه ی جوامع بر می آید.
همه ی فرهنگ ها، به رغم تفاوت هایی که دارند، محصول مغز انسان اند، بنابراین:
((باید در ژرف ساخت آنها ویژگی های مشترکی وجود داشته باشد))
جستجو برای یافتن همگانی ها، آن چیزی است که لوی استراوس را از بدنه ی اصلی جنبش کارکردگرایی جدا می کند و او را در چارچوب سنتی فلسفی قرار می دهد که از افلاتون و ارسطو سرچشمه می گیرد.

این رویکرد در دوران جدید نیز در جستجوی کانت برای یافتن حقایق پیشینی ترکیبی به روشنی دیده می شود.
آنچه در ادعای لوی استراوس تازگی دارد این است که همگانی های انسانی صرفا به صورت نهفته در سطح ساختار حضور دارند، و نه در سطح واقعیت آشکار.
لوی در کتاب ذهن وحشی (1962) سعی می کند ماهیت اساسا منطقی کل اندیشه ی بشر، از جمله انسان های اولیه را نشان دهد.
مبنای منطقی کل فعالیت ذهنی، پذیرش تقابل ها، تضادها، و مشابهت ها است. به این تعبیر ذهن وحشی (( اندیشیدن بطور طبیعی)) همان قدر خردگراست که هر ذهن دیگری.
به اختصار می توان گفت که از دیدگاه لوی استراوس، اصول همگانی اندیشه ی بشر برای همه ی مردم در همه ی دوران ها معتبر است.